سلامون کلمانوویتز (Salomón Kalmanovitz) در مقاله منتشره در نشریه El Espectador، چاپ کلمبیا می نویسد، این نظم بر اساس لیبرالیزم اقتصادی و جهانی شدن بنا شده بود که نارضایتی از جریانات خودی کالا و سرمایه ها و همچنان دستاوردهای تخنالوژیکی در قبال داشت که سبب کاهش مشاغل، فقر برخی مناطق و شهرها گردید، در حال که دیگران شکوفان میشدند. همگرایی اروپا، جاپان و امریکا مشاهده میشد. بعداً به آن آسیای شرقی، چین (که بیشتر از همه از جهانی شده نفع برد) و هند پیوستند. در برخی از این کشورها ناسیونالیزم مغاره یی احیا شد که خواستار کاهش جریانات مهاجرتی، انحلال اتحادیه های دول، احیای سیاست حمایتی و بیدارساختن پست ترین غریضه ها انسانی و گماشتن آن بر ضد همسایه بود.
بریکزیت، تقویت ناسیونالیستان افراطی در اروپای شرقی، اطریش، فرانسه و آلمان، تهدید خروج کاتولونیا از ترکیب اسپانیا، ولی قبل از همه پیروزی ترامپ در انتخابات امریکا نشانه های فروپاشی آن نظم جهانی شمرده میشوند که 75 سال قبل ایجاد شده بود. ترامپ همه بدی های کشور کبیر امریکای شمالی، مانند نژادپرستی، تنفر از زناشویی، فرقه های مذهبی، نفرت از علم و اهانت به هنر سیاست را در خود جمع نموده.
ترامپ از قرارداد راجع به مشارکت در حوزه اقیانوس آرام صرفنظر کرد که تجارت آزاد بین آسیا و غرب را، در صورت منزوی ساختن چین پیشبینی میکرد که با سرعت تمام قدرت خود را افزایش میدهد، آنهم با چنین رئیس جمهور بی صلاحیت امریکا که متحدین خود را رها میکند. او به زودی قرارداد تجارتی با مکسیکو و کانادا را فسخ خواهد کرد و درک نمی کند که شاخ را قطع میکند که بالای آن نشسته است.
ایالات متحده از موافقت نامه پاریس راجع به تغییرات اقلیمی حمایت نکرد و به این ترتیب بی مسوولیتی ایکالوژیکی را نشان داد و آینده سیاره زمین را با تهدید مواجه ساخت. ترامپ ناتو را تضعیف میکند… او قرارداد هفت کشور را که جلو طرح های هستوی ایران را میگیرد، برهم زد و قصد دارد آن را بشکناند. او بصورت علنی از اسرائیل و عربستان سعودی حمایت میکند و شرق اوسط بدون آن انفجارآمیز را هرچه بیشتر متزلزل می سازد.
ترامپ کوریای شمالی را تحریک میکند و بر آن نیشخند می زند که خوشبختانه، نسبت به برخوردهای او… تا به حال عکس العمل نشان نمی دهد. او تسلیحات هستوی خود را افزایش میدهد، جاپان را مسلح می سازد، که در صورت رویارویی نوبتی در سیاره همه را تار و مار خواهد کرد. ترامپ — شخصیت تصادفی نیست. او از پلوتوکراسی (حاکمیت ثروتمندان) نمایندگی میکند، اما بر زحمتکشان فقیرشده سفیدپوست اتکا میکند که قبل از همه، به قصور همین پلوتوکراسی فقیر شده، نه در نتیجه حضور مهاجرین کاری امریکای لاتین یا کاهش تجارت جهانی. او — دارو نه، بلکه خود مرض می باشد.
بی نظمی نو جهانی
© AFP 2023 / Jim Watson
عضو شوید
نظم جهانی که بعد از جنگ جهانی دوم برقرار شده بود، بسیار عالی بود. اعمار اقتصادی که بر مفکوره رفاه بناشده بود، در آن شرکت همه آنهایی را که قبلاً باهم دشمن بودند، تقبیح نمودن جنایات انجام شده، خلع سلاح و تلاش جهت همگرایی جوامع مختلف (نه تنها اروپا، بلکه آسیا) پیشبینی میکرد که از طولانی ترین دوران صلح در تاریخ بشریت ناشی میشد.
